عملیات زنبورداری در زمان جریان نوش در محیط
در بسیاری از کتاب های قدیمی درباره گرفتن بچه طبیعی زنبور عسل و قرار دادن آنها در کندوی جدید تاکید شده است. زمانی این تنها راهی بود تا زنبوردار تشکیلات خود را توسعه بدهد. در عین حال که دانستن اصول اساسی تقسیم طبیعی کلنی برای زنبوردار لازم است, با دستکاری حساب شده کلنی ها, بخصوص آنها که دارای ملکه پیر هستند به ندرت این کلنی ها بچه بیرون می کنند. برای این منظور کلنی ها باید حتی المقدور به دفعات بازدید شوند.
تصور کنید که ملکه در یک روز معین در طبقه پایین شروع به تخمریزی می کند, به فاصله 2 تا 3 هفته, ملکه منطقه تولید مثل خود را تا طبقه دوم و سوم توسعه می دهد. در همین موقع گرده و نوش در کناره های طبقات و در قسمت های بالا قرار دارند.
برای جلوگیری از تراکم و کمبود جا طبقه دیگری باید به کندو اضافه کرد بخصوص اگر نوش فراوان در جریان باشد و نخواهیم که کلنی بچه طبیعی خارج کند. در همین حالت کارگران کامل شده در طبقه پایین از سلول های خود خارج می شود. ملکه همچنان برای تخمریزی به قسمت های بالای کندو حتی به نیم طبقه های ذخیره عسل حرکت می کند مگر اینکه روی طبقات مخصوص پرورش نوزاد پنجره ملکه قرار داده شود.
پنجره ملکه شبکه سوراخ داری است که قطر سوراخ های آن 4.4 میلی متر است و از توری سیمی محکم یا صفحات نازک فلزی که در چارچوبه ای به اندازه دهانه کندو قرار گرفته ساخته شده است. کارگران می توانند از سوراخ های شبکه ملکه عبور کنند ولی ملکه و زنبور های نر قادر به گذشتن از آن نیستند. در عین اینکه پنجره ملکه مانع حرکت ملکه به منطقه ذخیره عسل می گردد, ولی ملکه با میل خود در طبقات پایین منطقه پرورش نوزادان نمی ماند.
جابجا کردن طبقات قسمت پرورش نوزادان به شرحی که قبلا گفته شد موجب می گردد که تخم های تازه و لاروهای تازه از تخم خارج شده در طبقه پایین قرار گیرند و ملکه به تخمریزی خود در طبقه بالا ادامه دهد. یعنی طبقه پایین که در آن قاب های خالی و یا زنبور های در حال خروج از سلول ها فراوان است در بالا قرار گرفته و دوباره مورد استفاده برای تخمریزی قرار می گیرد. جابجایی طبقات همچنین باعث حرکت کارگران تازه خارج شده به قسمت پایین و کم کردن تراکم در طبقات بالای کندو می شود.
دفعات و مواقع جابجا کردن طبقات به جریان نوش و قدرت تخمریزی ملکه بستگی دارد. تصمیم گیری در این باره باید بر اساس شرایط کندو صورت گیرد نه تقویم زمانی. جابجایی طبقات باید وقتی صورت گیرد که بالاترین قسمت کندو محتوی تخم و لاروهای جوان باشد و پایین ترین آن دارای کارگران در حال خروج از سلول و یا نزدیک به آن باشد.
عملیات جابجایی باید به سرعت انجام گیرد. برای این منظور به کندو دود می دهند, درب آن را باز می کنند و چند قاب از طبقه بالا را مورد معاینه قرار می دهند. اگر در این قسمت تخم و لارو جوان باشد طبقه بالایی را برمی دارندو طبقات را از هم جدا می کنند. لبه پایین قاب ها برای امکان وجود شاخون معاینه می شود, اگر در داخل شاخون ها تخم مشاهده شود باید تخریب شود. اگر کلنی در مراحل اولیه بچه بیرون کردن باشد, تمام قابها به دقت باید بازرسی شوند. پس از آن دوباره طبقات کندو را در حالی که طبقه محتوی تخم و لارو جوان درست روی کف کندو قرار داده شده است روی هم نصب می شوند.
معمولا طبقه بالا بیشترین وزن را دارد زیرا در اطراف آن مقداری عسل وجود دارد. اگر سلول های ملکه به دقت حذف نشوند حتی اگر طبقات جابجا شود باز هم امکان بیرون کردن بچه وجود دارد. در خلال دوران حداکثر تولید مثل, ممکن است هر 10 الی 14 روز این جابجایی صورت گیرد. جابجایی به موقع طبقات, به شدت از قدرت بچه بیرون کردن کلنی ها می کاهد و مانع از آن می شود که ملکه در قسمت ذخیره عسل تخمریزی کند.
اگر در بازدید معمولی در کندو تخم مشاهده نشد احتمال می رود که کلنی بدون ملکه باشد. در این حالت ممکن است سلول های ملکه در مراحل مختلف رشد در سطح قاب ها دیده شوند, لذا ضمن اینکه کلنی خودش به شکل طبیعی تامین ملکه می کند اما مدت 21 روز تخمگذاری و تولید نسل در آن متوقف می شود به خصوص اگر کلنی در اوایل فصل نوش بی ملکه شود قدرت تولید عسل در آن به نحو بارزی نقصان پیدا می کند.
ملکه های اضافی در کلنی های 3 الی 4 قاب نگهداری می شوند. برای این منظور کندوچه های خاصی ساخته شده که آن را کندوچه جفتگیری ملکه یا nucleus می گویند. کندوی بدون ملکه در این موقع بلافاصله ملکه تخمگذار را قبول می کند بخصوص اگر همراه با مقداری سلول های بسته نوزاد و کارگران جوان باشد, اما باید سلول های ملکه در کلنی مذکور در فوق از بین برود.
اگر در بازدید معمولی کندو معلوم شود که کلنی از لحاظ جمعیت کارگران متراکم است و مقدار زیادی عسل و گرده در کندو جمع شده و سلول های ملکه در مراحل مختلف رشد در کناره های قاب ها مشاهده می شوند, این نشانه آن است که کلنی به زودی بچه بیرون می کند.
بچه بیرون کردن نه تنها به مفهوم از دست دادن کارگران است بلکه موجب تقلیل شدید تولید عسل آن کلنی می گردد لذا تا آنجایی که مقدور است باید از بچه بیرون کردن طبیعی جلوگیری کرد. بهترین کار این است که از به وجود آوردن شرایطی که باعث بچه بیرون کردن است اجتناب گردد. جلوگیری کردن از پیدا شدن این حالت در کلنی آسانتر از متوقف کردن این حالت است.
همان طور که قبلا گفته شد با تقسیم مصنوعی کلنی ( بچه مصنوعی گرفتن ) و یا کم کردن مقدار کارگران به صورت تهیه کلنی های کارتنی برای فروش, می توان کلنی را از رسیدن به مرحله بچه بیرون کردن خارج نمود.
همچنین با دستکاری و تعویض جای کلنی ها از آماده شدن آنها برای بچه بیرون کردن جلوگیری می شود به این شکل که ملکه, چند قاب محتوی تخم و لاروهای جوان را ( اگر وجود داشته باشند ) در طبقه پایین محبوس کرد و روی آن پنجره ملکه قرار داد. این تغییرات نظم کلنی را حداقل به طور موقت بر هم می زند. بعد از یک هفته می توان پنجره ملکه را برداشته و کلنی را به حال عادی عودت داد.
راجع به محبوس کردن ملکه به کمک پنجره ملکه در منطقه پرورش نوزادان عقاید متفاوتی وجود دارد. بعضی عقیده دارند که به کار بردن آن موجب عبور اجباری کارگران از سوراخ های پنجره ملکه می شود که این سبب کاهش بازدهی آنها خواهد شد و تولید عسل را نقصان می دهد. این گفته مشهور است که ” پنجره ملکه پنجره جلوگیری از ورود عسل نیز می باشد “. اگر چه جلوگیری از نفوذ ملکه به منطقه ذخیره عسل فاجعه انگیز نیست اما باید قبول کرد برای کارگران نیز ایجاد زحمت کرده و کار اضافی به آنها تحمیل می کند.
جابجا کردن به موقع طبقات, ملکه را به طور اتوماتیک در طبقه پایین نگاه می دارد زیرا انبوهی جمعیت است که ملکه را وادار می کند به منطقه ذخیره عسل روی آورد. با وجود این اگر جریان عسل محدود باشد کارگران سلول های خالی منطقه پرورش نوزادان را نیز با عسل و گرده پر می کنند و با اکراه از پنجره ملکه می گذرند.
قرار دادن نیم طبقه خالی یا نیمه خالی یک طبقه کامل, بلافاصله روی پنجره, ملکه و کارگران را تحریک می کند تا به سمت بالا حرکت کنند. گذاشتن نیم طبقه خالی روی منطقه پرورش نوزادان و قرار دادن قاب های پر از عسل که پولک نشده باشند در طبقات بالا اصطلاحا bottom supering گفته می شود.
بازدید و دستکاری های کلنی باید در فواصل منظم انجام گیرد تا با تعدیل و تنظیم جای لازم, هم تولید نسل بدون محدودیت ادامه یابد و هم جای کافی برای ذخیره عسل وجود داشته باشد. تکرار بازدید ها تا حدی تابع وسعت عملیات زنبورداریست, در عین حال که زنبورداران تفننی ممکن است بازدید و تنظیم قاب ها را به طور هفتگی در کندوها مناسب بدانند, زنبورداران حرفه ای و زنبورداری های بزرگ اقتصادی ناگزیرند که دفعات بازدید را بر مبنای در آمد پیش بینی شده از تولید عسل تنظیم کنند و روی تعداد بازدید هایی که توجیه اقتصادی دارند تصمیم بگیرند.
بازدید های به موقع باعث تشخیص سریع کندوهای بدون ملکه و کندوهای متراکم که نشانه بچه بیرون کردن دارند می گردد. مانند هر فعالیت تجاری دیگر در زنبورداری نیز تعداد دفعات بازدید بر اساس مناسب ترین و عملی ترین تعداد انتخاب می شود. تنظیم و برقراری یک برنامه منظم برای دستکاری کلنی ها مشکل است زیرا وضعیت هوا گاهی اجازه بازدید را نمی دهد.
توزین منظم یک کندو و رکورد گیری منظم از تغییرات وزن آن به زنبوردار خیلی کمک می کند. مثلا اگر در یک محدوده خاص زمانی اضافه وزن کندو صفر یا ناچیز باشد به بازدید یا دستکاری آن کمتر نیاز خواهد بود تا وقتی که میزان اضافه وزن قابل توجه باشد. هدف اساسی از بازدید های آخر بهار و اول تابستان اطمینان از وجود جای کافی در داخل کندو و عدم امکان بچه بیرون کردن می باشد.
{ مرتضی اسماعیلی }