فروش ملکه کارنیکا
آموزش

رفتار زنبور عسل در دفاع از کلنی

هرکسی می داند که زنبور نیش می زند و این عمل ناخوشایند است. بعضی از زنبورداران علاقمند, برای تخفیف وحشت از نیش زنبور عسل می گویند که این اندام بیشتر از 1.5 میلی متر نیست و ترس بیشتر از آن جنبه تصوری دارد. در ضمن اینکه نتیجه نیش زنبور عسل ناراحت کننده و بارز است, سایر عواملی که در دفاع از کلنی عمل می کنند بسیار پیچیده اند و کاملا شناخته شده نیستند.

زنبور عسل و تمام بال غشائیانی که زندگی اجتماعی دارند تنها به خاطر دفاع از لانه خود نیش می زنند. عده ای عقیده دارند که نیش زدن عادتی است که از اجداد اولیه بال غشائیان به زنبور عسل به ارث رسیده است چه این زنبوران برای فلج کردن و استفاده بعدی از شکار خود آنها را نیش می زدند و سپس در بدن آنها تخم می گذاشتند و شکار فلج شده در مراحل بعدی به عنوان منبع غذا برای نوزادان بکار می رود. ضمن اینکه زنبورهای انفرادی نیز مستقل از وراثت و زندگی اجتماعی زنبور عسل قادر به نیش زدن هستند.

زهری که در نیش زنبور عسل وجود دارد برای پرندگان و پستانداران شدیدا سمی است, اگر قرار بود که فقط برای فلج کردن حشرات دیگر به کار رود, منطقی به نظر نمی رسید که تا این حد سمی باشد. در عین حال شکی وجود ندارد که نیش از تغییر شکل تخمریز بوجود آمده است. نیازی به گفتن ندارد که نیش در زنبور عسل یک سلاح فوق العاده است و حشره با کمک آن به هر مهاجمی بدون در نظر گرفتن اندازه آن مقابله می کند.

تعداد زنبوران کارگری که دفاع کلنی را برعهده دارند, در طی فصول مختلف به نحو قابل توجهی متغییر است. در خلال جریان عسل تعداد کمتری زنبور کارگر به دفاع از کندو می پردازند. این تعداد به عوامل دیگری نیز بستگی دارد. به عنوان مثال اگر کلنی داخل کندو را ناراحت کنیم یا به آن ضربه بزنیم, زنبوران کارگر فعالیت عادی را متوقف کرده و حالت دفاعی به خود می گیرند. آنها به دفاع خود حالت ناحیه ای می دهند و در جلو کندو و اطراف آن به دفاع می پردازند. مهاجمین بزرگتر از راه دور مورد حمله قرار می گیرند. این فاصله بین 1 تا 10 متر است که به خصوصیات ارثی یک نژاد, مواقع سال و شرایط آب و هوائی بستگی دارد.

زنبورهای نگهبان در موقعی که نوش گل در خارج کم باشد, زنبورهای غریبه را مورد حمله قرار می دهند و تنها آنهایی را به کندو راه می دهند که کوله باری از نوش یا گرده به همراه داشته باشند و اگر چنین نباشد آنها را برمی گردانند. زنبور نگهبان معمولا روی دو پای میانی و عقبی می ایستد و شاخک ها و پاهای جلوی خود را به حالت دفاع به سمت جلو نگه می دارد. تشخیص زنبورهای خودی بدون شک از طریق بو انجام می گیرد. مهاجمین برگشت داده می شوند و اگر مقاومت کنند چندین نگهبان روی آنها می ریزند پاها و بال های آنها را گاز می گیرند و تلاش می کنند تا آنان را نیش بزنند.

حشرات دیگر از جمله زنبورهای زرد و زنبور مقدس گاهی به قصد داخل شدن به کندو و زمانی به علت نزدیک شدن تصادفی به حدود سوراخ پرواز کندو مورد حمله قرار می گیرند. اگر خیلی شانس داشته باشند زنده می گریزند ولی بسیار اتفاق می افتد که لاشه یکی از آنها در مجاورت یا نزدیک کندو افتاده باشد.

حالت دفاعی یا حمله زنبوران یک کلنی, تحت عنوان Temperment یا حالت کلنی بیان می شود. یک کلنی در صورتی گفته می شود حالت آرام یا ملایم دارد که کارگران آن نسبت به کلنی دیگر در صورت انجام عملیات مشابه کمتر تمایل به نیش زدن داشته باشند.

برای سال ها زنبورداران معمولا کلنی هایی را که خیلی نیش می زدند, با جایگزین کردن ملکه آن با ملکه های حاصل از کندوهای آرام اصلاح می کردند. بعضی از تولید کنندگان ملکه زنبور عسل نیز کلنی هایی را که شدیدا نیش می زدند برای پرورش ملکه از زنبورستان خود حذف می کردند. اصلاح نژاد نظارت شده زنبور عسل در موسسات تحقیقاتی نشان می دهد که حالت مهاجم بودن کیفیتی است ارثی که چندین عامل در آن دخالت دارند و در ضمن اینکه هیچ کس نتوانسته است زنبور عسلی تولید کند که اصلا نیش نزند. اشخاصی نیز هستند که می گویند زنبور عسل بی نیش چندان جالب هم نیست ولی می توان زنبور عسل هایی تولید کرد که خیلی آرام باشند یا خیلی مهاجم و یا در حالاتی بین این دو حد.

شرایط محیطی در رفتار زنبوران تاثیر می گذارند. در شرایطی که هوا ابریست یا کلنی در محل خیلی سایه قرار داشته باشد کارگران بیشتر نیش می زنند. یک کلنی در پاییز که جریان عسل قطع می شود نسبت به فصل بهار بیشتر نیش می زند. رنگ مهاجم هم در رفتار کلنی موثر است. آنها مواد سیاه یا قرمز را در مقایسه با رنگ های روشن بیشتر مورد حمله قرار می دهند و همین طور مواد درخشان یا آنهایی را که سریع حرکت می کنند بیشتر مورد حمله قرار می دهند. مثلا ساعت مچی و عینک برای زنبورهای مهاجم هدف خوبی هستند. زنبورداران کوشش می کنند با پوشیدن لباس کار با رنگ روشن, باز کردن ساعت مچی و پوشیدن دستکش در مقابل نیش زدن زنبور عسل مقاومت کنند. آنها خیلی زود یاد می گیرند که وقتی با زنبور کار می کنند حرکات آرام داشته باشند.

فرومون ها در مهاجم بودن کارگران اهمیت زیادی دارند. وقتی یک زنبور نیش می زند یا بطور تصادفی له می شود ماده ای بنام Isophenylacetate به اطراف پخش می کند. این ماده فرومون هشدار دهنده است, یعنی دیگر کارگران را به هیجان در می آورد تا حمله کنند و نیش بزنند. لذا تصادفی نیست اگر ملاحظه می شود پس از له شدن یک زنبور, کسی که با زنبوران کار می کند بلافاصله هدف نیش زدن چند زنبور دیگر قرار می گیرد.

بعد از اینکه نیش زنبور عسل زیر پوست نفوذ کرد بلافاصله زهر به داخل محل زخم تزریق می شود. عکس العمل اولیه در مقابل نیش درد شدید و تورم محل نیش است که کاملا عادی و قابل انتظار است. شدت درد و مقدار تورم بستگی به مقدار زهر تزریق شده و عمق نفوذ نیش دارد. عکس العمل تمام قسمت های بدن نسبت به نیش زنبور عسل یک جور نیست و نواحی اطراف چشم و لب نسبت به سایر قسمت های بدن بیشتر ورم می کند.

از نظر پزشکی عکس العمل نسبت به نیش حشرات به 3 دسته تقسیم می شوند:

1 .  Hymenoptera vulgaris که معمولی ترین عکس العمل در مقابل نیش حشرات است. این عکس العمل شامل درد, تورم و سفت شدن موضع می باشد که ممکن است یک ساعت تا یکی دو روز طول بکشد. محل نیش زدگی قرمز می شود و چند ساعت بعد از بین می رود.

2 .  Hymenoptera Intermedia که به عکس العمل نسبتا شدیدتر از مورد قبلی در مقابل نیش اطلاق می شود که احتمالا بستگی به محل نیش زدگی دارد. این عکس العمل ممکن است کشنده نباشد ولی بشدت دردناک است. نیش روی لب, زبان, بینی, نزدیک چشم و حتی روی بازو می تواند از این گروه باشد.

3 .  Hymenoptera ultima که البته خیلی شدید است و اگر اقدامات پزشکی به فوریت صورت نگیرد ممکن است برای بعضی از افراد کشنده باشد.

بسیاری از اشخاص خیال می کنند که نسبت به نیش زنبوران عسل و زنبور زرد آلژی دارند که در حقیقت این طور نیست بلکه درد و تورم در اثر نیش زنبور عسل امری طبیعی است اما اشخاصی که آلرژیک هستند به جای عکس العمل های موضعی, ناراحتی های سیستمیک از خود نشان می دهند.

مسئولین بهداشت عمومی تعداد افرادی را که به نیش زدن یک یا چند گونه از بال غشائیان حساسیت آلرژیک دارند, بین یک تا 6 درصد تخمین می زنند. یک فرد ممکن است نسبت به سم, نسبت به قطعات بدن حشره و یا هر دو آلرژیک باشد. متخصصین پزشکی با بکار بردن آنتی بادی های مختلف می توانند مشخص کنند که آیا شخص آلرژیک تازه نیش خورده است یا نه. اولین نیش برای افراد آلرژیک بندرت کشنده است ولی ایجاد حساسیت می کند. دومین یا سومین نیش ایجاد شوک های آنافیلاکتیک یا Anaphylactic می کند که می تواند ظرف 3 دقیقه منجر به مرگ گردد, مگر این که معالجات پزشکی سریع انجام گیرد.

در مورد بیشتر افراد می توان با بکار بردن آنتی ژن ها, حساسیت را خنثی کرد. روش کار بدین ترتیب است که مواد آنتی ژنی را که تولید حساسیت می نمایند در بدن اشخاص حساس تزریق می کنند و بتدریج برمقدار ماده تزریق شده می افزایند به حدی که بدن بتواند بدون ایجاد شوک نیش زنبور عسل را تحمل کند. در مورد این که برای مقاوم سازی از سم خالص زنبور عسل از عصاره بدن زنبور عسل یا عصاره تهیه شده از چند گونه مختلف استفاده شود عقاید متفاوتی وجود دارد. هر قدر طیف مواد تزریق شونده وسیع باشد به همان نسبت خطر وارد شدن مواد یا پروتئین های غریبه و زیان آور به داخل بدن بیمار بیشتر است.

اشخاصی که نسبت به ذرات بدن حشرات حساسیت دارند با تزریق سم خالص حساسیت آنها مرتفع نمی شود, ضمن این که عمل حساسیت زدایی یک پروسه پیچیده است. مع الوصف در 90 درصد موارد با موفقیت همراه است. وقتی یک نفر حساسیت زدایی می شود, بعضی پزشکان توصیه می کنند که برای ثابت نگاهداشتن این کیفیت لازم است هر 2 – 3 هفته یک بار در مدت فعالیت حشرات و هر شش هفته یک بار در سایر مواقع به بدن شخص آلرژیک دوز ثابت نگهدارنده آنتی ژن تزریق شود.

سم زنبور عسل مخلوطی پیچیده از کربوهیدرات ها, چربی ها, اسیدهای آمینه آزاد, پیتیدها, پروتئین ها, آنزیم ها و حدود 80 درصد آب است. یک زنبور عسل کارگر می تواند درهر نیش زدن بین 0.05 تا 0.3 سی سی سم به داخل بدن تزریق کند. از بین 8 پروتئین شناخته شده در زهر زنبور عسل 5 نوع آن در بدن انسان خاصیت آنتی ژنتیک دارد و یک نوع آن فاقد هرگونه اثر فارماکوژنیک است و اثر بیولوژیک آن بوسیله هیچ یک از اجزاء شناخته شده آن قابل محاسبه نبوده است.

سم زنبور عسل ماده ای شدیدا سمی است. مقدار کشنده آن در صورت تزریق برابر 1.75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و 3.5 میلی گرم بر کیلوگرم برای تزریق زیر پوستی است. LD50 معیار سنجش سمیت است و هرچه مقدار آن کمتر باشد میزان سمیت آن بیشتر است. ماده خشک سم زنبور عسل که در سرم قلیایی حل شده باشد, در صورت تزریق در بدن سگ ها ظرف 35 ثانیه فشار خون را پایین می آورد و مرگ معمولا به علت اختلال در تنفس حادث می شود.

بعضی از اجزاء شناخته شده زهر زنبور عسل شامل هیستامین, لسیتیناز Lecithinase , هیالورونیداز Hyaluronidase , فسفولیپاز Phospholipase و اسید فسفاتاز Phospholipase Acid می باشد. هیالورونیداز, دیاستازیست که انتشار سم در بدن را باعث می شود. فسفولیپازها که در سم مار هم وجود دارد باعث هیدرولیزه شدن لیزولسیتین ها Lysolecithins و تخریب گلبول های قرمز خون و بیشتر سلول ها می گردد که به نوبه خود هیستامین را در بدن آزاد می کند. این پروسه باعث ایجاد درد و طولانی شدن اثر نیش می گردد. اسید فرمیک به نظر می رسد که موجب ایجاد درد بلافاصله پس از نفوذ سم می باشد. همچنین ملیتین Melitin و آپامین Apamin موجود در سم باعث ازدیاد مقدار کرتیسل Cortisol در پلاسمای خون می گردد. این ماده به عقیده بعضی از محققین, عامل برطرف کردن بعضی از علائم دردناک عوارض روماتیسمی Arthitis یا درد مفاصل در اثر نیش زنبور عسل می باشد. احتیاج به توضیح ندارد که زهر زنبور عسل یک مخلوط درهم است.

برای کسانی که نسبت به نیش زنبور عسل عکس العمل عادی دارند وحشت چندانی جز در اثر ایجاد تورم و درد وجود ندارد. اما کسانی که آلرژیک هستند و یا حساسیت در آنها ایجاد می شود باید با متخصصین پزشکی ماهر در تماس باشند, چه یک نیش اضافی ممکن است در صورتی که آمادگی نداشته باشند کشنده باشد. برای کسانی که نمی توانند حساسیت خود را معالجه کنند جعبه کمک های اولیه برای نیش زنبور عسل یا نسخه دکتر در دسترس می باشد. این اشخاص باید یکی از این جعبه ها را در طول فصل نیش زدن زنبور عسل در اختیار داشته باشند.

آمار مرگ و میر در اثر نیش زنبور عسل به آسانی در دسترس نیست. سازمان بهداشت جهانی که ارقام این مرگ و میر را ثبت و در 150 گروه دسته بندی کرده, مرگ و میر در اثر نیش زنبور عسل و سایر جانوران سمی را مشخص نکرده است. اگر چه آمار حیاتی ایالات متحده آمریکا تمام تلفات ناشی از جانوران سمی 40 تا 50 نفر در سال را در یک گروه E905 قرار می دهد.

بار Barr در سال 1961 آمار مرگ و میر در اثر نیش بال غشائیان را از سال 1950 تا 1959تعداد 229 فقره ذکر می کند. از این عده 124 فقره مربوط به زنبور عسل, 101 فقره مربوط به زنبور زرد و 4 فقره به وسیله مورچگان بوده است. در همین زمان 138 فقره مرگ و میر مربوط به مارها بوده است اما باید متذکر شد تعداد کسانی که در معرض برخورد با نیش بال غشائیان قرار می گیرند به مراتب بیشتر از برخورد با مارهاست.

هشتاد درصد مرگ و میر در اثر نیش حشرات در فاصله یک ساعت بعد از نیش خوردن اتفاق می افتد. تنها 8 درصد تلفات در اثر تعداد زیاد نیش در یک زمان بوده است. بدین ترتیب معلوم می شود که اکثر تلفات ناشی از نیش زنبور عسل منشا آلرژیک داشته است نه خطر موروثی زنبور عسل.

شکی نیست که بشر از زنبور عسل خیلی چیزها آموخته است و در عین این که این موجودات را از نقطه نظرهای مختلف مورد توجه قرار داده و می دهد آزمایش های مختلفی روی آن انجام داده, عادات و رفتار آن را تجزیه و تحلیل کرده و حتی نژادهای ژنتیکی خاصی از بین آنها انتخاب کرده است, ولی هرگز قادر نبوده است که عادات و رفتار بنیادی آنها را تغییر دهد.

حشرات و زنبورهای اجتماعی دیگر که نسبت به زنبور عسل ابتدایی ترند در عین اینکه رفتار شناسی آنها به همین اندازه جالب است ولی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. کارهای Michener در این رابطه جالب توجه است. در عین اینکه فعالیت ها و رفتار زنبور عسل هنوز هم انسان را به اعجاب وا می دارد, این خصوصیات نباید به دلیل محدودیت اطلاعات موجود, معجزه آسا تلقی شود. پدیده های غیر قابل فهم در شرایط موجود به دلیل نقاط ضعفی است که در اطلاعات ما درباره این حشره وجود دارد و هرچه اطلاعات ما درباره طبیعت واقعی آن بیشتر شود این جانوران بیشتر شناخته می شوند.

{ مرتضی اسماعیلی }

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *