فروش ملکه کارنیکا
آموزش

انواع رقص زنبور عسل برای برقراری ارتباط

اگر موجود زنده ای قادر به برقراری ارتباط نباشد, ناچار زندگی را به تنهایی می گذراند. لذا وجود یک سازمان اجتماعی به وسایل ارتباطی احتیاج مبرم دارد. این لزوما به آن مفهوم نیست که ارگانیسم دارای قدرت تکلم باشد و یا منحصرا نسبت به محرکی عکس العمل نشان دهد. اصولا ارتباط یعنی انتقال اطلاعات از یک فرد به فرد دیگر از همان گونه که قدرت دریافت داشته باشد. در عین اینکه انسان تلاش به این دارد که برقراری ارتباط را به صدا و دید نسبت دهد, هیچ دلیل قانع کننده ای وجود ندارد تا ثابت کند که زنبور عسل سیستم ارتباطی خود را به وسیله بو, فرومون, تماس, صدا و سایر محرک های الکتریکی و مغناطیسی نمی تواند برقرار کند.

در سال 1788 اسپیتزنر اعلام کرد که زنبور عسل به کمک رقص خود می تواند مقدار عسل و منابع نوش را به سایر افراد کلنی اطلاع دهد. اسپیتزنر اینگونه بیان کرد که هنگامی که یک زنبور کارگر در جایی به یک منبع مناسب نوش می رسد, در بازگشت به کندو آن را به طریق جالبی به سایر افراد اطلاع می دهد. این زنبور, در نهایت شادمانی بدن خود را می جنباند و در مجاورت دیگر زنبوران کارگر, دایره هایی را از بالا به پایین و از پایین به بالا طی می کند تا آنکه آنها بوی عسل را روی بدن او حس کنند. بسیاری از آنها به زودی این زنبور کارگر را موقعی که دوباره از کندو خارج می شود تعقیب می کنند. این واقعیت را من از وراء کندویی که دیوار شیشه ای داشته است مشاهده کرده ام. برای این منظور مقداری عسل در فاصله کوتاهی از کندو قرار دادم و دو زنبور عسل را وادار کردم تا از آن عسل بردارند. به فاصله چند دقیقه بعد از آنکه این دو زنبور حرکاتی به شرح فوق انجام دادند, توده انبوهی از کارگران در محل ظرف عسل جمع شدند.

کارهای اسپیتزنر بی اهمیت تلقی شد و فراموش گردید تا اینکه کارل فن فریش مقالات خود را در این باره در سال 1920 انتشار داد. اولین مقاله فن فریش درباره دستگاه های حساس بدن ماهیان نوشته شده بود و بعدها به زنبور عسل روی آورد. مطالعات اولیه او در رابطه با چگونگی درک رنگ و طعم و بوی مواد بود و در سال 1945 آنچه را که او رقص دم جنبانی نام نهاده بود, را با فاصله و جهت استقرار محل نوش ارتباط داد.

فن فریش برای زنبورانی که پس از یک سفر موفقیت آمیز به کندو برمی گردند دو نوع رقص بیان کرد. یکی را رقص دایره ای و دیگری را رقص دم جنبانی نام نهاد. در رقص دایره ای, زنبور کارگر با گام های کوتاه و سریع در یک خط دایره ای باریک حرکت می کند. غالبا جهت خود را به سمت راست تغییر می دهد و سپس به سمت چپ برمی گردد. زنبور کارگر برای چند ثانیه تا یک دقیقه این حرکت را انجام می دهد, سپس به محل دیگری از شانه می رود و این عمل را تکرار می کند و بالاخره خود را به سوراخ ورودی کندو می رساند تا به منبع نوش برگردد و عسل بیشتری بیاورد. رقص دایره ای در مواردی صورت می گیرد که منبع نوش در فاصله کمتری از 100 متر از کندو قرار داشته باشد. در این رقص اطلاع بیشتری درباره فاصله داده نمی شود.

اما اگر فاصله منبع نوش از کندو بیشتر از 100 متر باشد, کارگری که به کندو برمی گردد رقص دم جنبانی را انجام می دهد. در این حالت زنبور روی یک نیم دایره یک بار در یک جهت حرکت می کند و بعد به سرعت در روی یک خط مستقیم به محلی که رقص را شروع کرده بود برمی گردد. سپس یک نیم دایره دیگر در جهت مخالف ترسیم می کند و بدین ترتیب دایره را کامل می کند. وقتی زنبوری روی یک خط راست حرکت می کند, شکم خود را به شدت به طرفین تکان می دهد. این حرکت را فن فریش رقص دم جنبانی نام نهاد.

در حرکت زنبور رقص کننده روی خط راست, امواج صوتی با فرکانس کوتاه تولید می شود, که می توان آن را به فاصله کندو تا منبع نوش ارتباط داد. فن فریش توانست بین تعداد حرکت روی خط مستقیم در 15 ثانیه و فاصله منبع نوش رابطه برقرار کند. مثلا اگر منبع غذا در فاصله 600 متری قرار داشت, زنبور کارگر در بازگشت, هر 15 ثانیه هفت بار در رقص خود بر روی خط مستقیم شکم خود را حرکت می دهد. اگر در فاصله 6000 متری قرار داشته باشد ده بار, در 15 ثانیه روی خط راست حرکت می کند.

اگر منبع غذایی در جهت خورشید باشد, زنبور عسل روی خط مستقیم به سمت بالا و خلاف قوه ثقل حرکت می کند. اگر در جهت مقابل خورشید قرار گرفته باشد, به سمت پایین حرکت می کند. انحراف به سمت چپ و راست خورشید به وسیله انحراف حرکت زنبور روی خط راست نسبت به خط عمودی نشان داده می شود. در عین حال که خورشید به عنوان ملاک جهت یابی به کار می رود, چشم زنبور عسل همچنین قادر است نور پلاریزه و اشعه ماوراء بنفش را تشخیص دهد, لذا زنبور عسل در جهت یابی احتیاج به دیدن خورشید ندارد زیرا سطح پلاریزاسیون با وضع استقرار خورشید در آسمان مرتبط می باشد. به نظر می رسد که زنبور عسل می تواند جهت خود را در رابطه با وزش باد, وجود تپه و یا دره بطور اتوماتیک اصلاح کند.

زنبور کارگر هیچ وسیله ای برای نشان دادن ارتفاع منبع نوش به دیگران ندارد. در شرایط طبیعی اگر منبع غذا در بالای تپه ای یا در ته دره ای قرار داشته باشد این وضعیت مشکل عمده ای برای زنبور ایجاد نمی کند. زنبور کارگر مطلع شده, منبع نوش را بدون شک از روی خط تراز پیدا می کند اما اگر منبع نوش در بالای یک برج یا در بام ساختمان مرتفعی قرار داده شود, زنبوران قادر به یافتن آن نیستند.

زنبور عسل کارگر رقص های دیگری نیز انجام می دهد که موجب انتقال اطلاعات دیگری در کلنی می گردد. به عنوان مثال وقتی به شربت قند, دی نیتروکروزل اضافه کنند, زنبوران حرکات تند و نامنظم و مارپیچی انجام می دهند و با قدرت شکم خود را تکان می دهند. کارگران مجاور با این حرکت فعالیت پرواز خود را متوقف می سازند. این حرکات را رقص اعلام خطر یا Alarm dance می گویند.

برای خارج کردن ذرات گرد و خاک از کندوی زنبور عسل رقص تنظیف Cleaning d یا رقص آرایش Grooming d انجام می دهند. ظاهرا با این حرکت از دیگران می خواهد که در نظافت همکاری کنند.

زنبوران کارگر که به کندو برمی گردند, بوها را نیز به یکدیگر اطلاع می دهند. این انتقال بوسیله نوش یا بوی گل که در پوشش مومی کوتیکول بدن جذب می شود صورت می گیرد. فراوانی نوش در منطقه به وسیله فراوانی تعداد زنبورهای کارگر در حال رقص و همین طور تواتر رقص یک زنبور مشخص می شود. مدت کوتاه رفت و برگشت زنبور نوش آور, نشانه فراوانی نوش است, به همین لحاظ فاصله رقص ها نیز کوتاه می شود. صدمات ناشی از جمع آوری نوش به طور غیر مستقیم به سایر زنبوران اطلاع داده می شود. کارگرانی که با مواد خیلی سمی برخورد کنند, قبل از بازگشت تلف می شوند. سمومی که قدرت تاثیر کمتری دارند, موجب می گردند که زنبوران مسموم راه خود را پیدا نکنند و یا به دلیل بوی نامطبوع به وسیله زنبوران نگهبان از ورود آنها به داخل کندو جلوگیری شود.

فن فریش به خاطر خدماتی که در تفهیم مکانیسم تبادل اطلاعات در زنبور عسل به عمل آورد, در سال 1973 برنده جایزه نوبل شناخته شد. او نه تنها موفق شد که اعتقادات قانون گونه راجع به زنبور عسل را تغییر دهد, بلکه توانست به سادگی یافته های خود را به عامه مردم منتقل نماید. فن فریش با انتخاب اصطلاحات ساده و قابل فهم جامعه و با بیان زنده چگونگی رسیدن به این نتایج, توجه مردم را به یافته های خود جلب کرد. به عنوان مثال اصطلاحاتی مانند مکالمه زنبور عسل یا رقص دم جنبانی و رقص دایره ای به سادگی برای عموم قابل فهم است.

کارهای فن فریش درباره ارتباط بین کارگران زنبور عسل, خالی از ایراد نیست. قسمتی از این ایرادها مربوط به انتخاب اصطلاحاتی است که بکار برده است. کلماتی مانند مکالمه و رقص. به عقیده Wenner باید بین مکالمه و ارتباط, اختلاف وجود داشته باشد. وجود علائم ارتباطی بین اعضاء یک گونه, به مفهوم این نیست که آنها با هم مکالمه می کنند. Wenner ترجیح می دهد که زبان را وسیله مبادله اطلاعات به کمک علائم مخصوص بین افراد مختلف یک گونه تعبیر کند. فرد دریافت کننده علامت, باید قادر باشد که این علائم را ارزیابی کند و بکار گیرد. Wenner نسبت به کاربرد کلمه رقص برای حرکات زنبور عسل در موقع بازگشت به کندو اعتراضی ندارد, اما تاکید دارد که بین رقص و عملیات بعدی همبستگی وجود ندارد. این که زنبور کارگر در هنگام بازگشت حرکاتی انجام می دهد, ثابت نمی کند که با این حرکات جهت و فاصله را به دیگران نشان می دهد. اتهامی که عیله فن فریش اقامه شده این است که نامبرده در این تحقیقات تولید انتقال صدا را فراموش کرده است. آیا امکان ندارد که زنبور جمع آوری کننده نوش  گرده, دوروبر محل جمع آوری, بوهائی پخش کرده باشد؟ فن فریش می گویند هرچه غلظتش افزایش یابد, دامنه و شدت رقص نیز افزایش پیدا می کند. Wenner عقیده دارد که مثال فن فریش در این باره مشخص کننده غلظت نوش نیست و عقیده دارد که بسیاری از چیزهایی که دیگران به عنوان واقعیت آن را پذیرفته اند فرضیه های شخص فن فریش است.

{ مرتضی اسماعیلی }

‫2 دیدگاه ها

  1. سلام وقت بخیر .مطالبی که فرمودیدبسیاربسیارجالب ودرخور مطالعه هستند.ولی سوالیکه برای من هنوز باقیست اینست که :این مطالب جالب راشماخودتان باتجربه روی حرکات ورفتارهای انواع زنبورها مشاهده کردید یانهایتاًازمنابع علمی ویامنابعی مانند قرآن ویا……. دیگری تجربه نمودید؟؟؟متشکرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا